Mehrsam

مهرسام برایت مینویسم تا شاید روزی بخوانی

Mehrsam

مهرسام برایت مینویسم تا شاید روزی بخوانی

حمام


مهسامم امروز منو مامان جونت بردیمت حمام


بابا و مامان رفته بودن بیرون خرید

دیدیم شما هم خرابکاری کردی

به حمام هم نیاز داری

منو مامان جون بردیمت دیگه



فدات بشم الهی

دفعه ی اول هم همگی با هم بردیمت حموم


امروز سومین حمومی بود که رفتی عزیزم


هر سه بار کنارت بودمو نگات میکردم که مثل فرشته ها ساکت میشینی تا مامان بزرگ بشوره تو رو


یک دنیا دوستت دارم مهرسامم

یک دنیا دوستت دارم



عمه مریم همیشه عاشق تو بوده

میمونه

و خواهد موند


اینو بدون نفسم

نظرات 1 + ارسال نظر
مامان تارا یکشنبه 27 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:04 ب.ظ http://tatali2.niniweblog.com

سلام /امیدوارم سال خوب و خوشی رو در کنار مهرسام کوچولوی ناناس شروع کنید. پیشاپیش عیدتون مبارک

ممنونم نفسم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد