اینو برای اینکه از پوشک کردن بگیریمت و جیشتو بگی گرفتیم
ولی خیلی بزرگه فکر کنم
وقتی تنهایی برم برات خرید از این بهتر هم نمیشه
مهرسامم وقتی که وسایلتو چیدم تو اتاقم (از این به بعد باید بگم اتاقمون گلم )
یکدفعه دیدم از پشت پنجره اتاقمون داره صدا میاد
رفتم دیدم یک کبوتر نشسته پشت پنجرمون
نمیدونی چقدر ذوق کردم
آخه پنجره ی اتاقمون طوری که هیچ حیوونی تا حالا نشده بیاد کنارش بشینه
کبوتر هم نشانه های خوبی داره
برات عکس گرفتم تا ببینی جیگر طلای خودم
از شکم مامانیتم عکس گرفتم
ببین چقدر بزرگ کردی شکمشو
قربونت بشم هر شب سرمو میزارم رو دل مامانتو باهات حرف میزنم
این روزها بزرگتر میشوی
رشد میکنی
جان میگیری
و دست و پا میزنی برای تولدی صلح آمیز
مهرسامم بابا مهردادت و مامان آرزوت به شدت منتظر حضورت هستن
در ادامه عکس های رسیدگی شده را تماشا میکنیم
ادامه مطلب ...