I write to raha 4
سلام رها
خوبی ؟
دلم تنگه
خیلی تنگ
امروز به کلی تمام هدف های زندگیم عوض شد رها
نوع تفکرم
نوع هدفم
نوع ...
این روزا بیشتر از هرچی به وجود نازنینت نیاز دارم
دیشب که تند و تند درس میخوندم
با خودم فکر میکردم وای خدای من
اگر توی این موقعیت رها بود باید چیکار میکردم
بازم میتونستم به کارام برسم یا فقط باید تمام وقتمو صرف تو میکردم
یک لحظه ...
رها امروز بین دوتا امتحانام یکی از دوستام که دوسال از من بزرگتره و مامان شده باهام تماس گرفت
میگفت رومینا میرسم بیام امتحان اندیشه رو بدم ؟
گفتم نه خانومی چرا زودتر حرکت نکردی ؟
شروع کرد به تعریف کردن از زندگیش
از پسرش سامیار
میگفت رومینا تمام وقتمو گرفته
حتی وقت نمیکنم ناهار درست کنم یا به خودم برسم
تا میخوابونمش میخوام برم تو آشپزخونه از خواب بیدار میشه و بهونمو میگیره
تا دوباره میاد میخوابه میبینم خودشو خراب کرده
بعدش باز گشنشه شیر میخواد
بهش گفتم ندا سختت نیست ؟
خندیدو گفت رومینا عشقه ، به خدا دارم عشق میکنم ، نمیدونی چقدر لذت داره
رومینا نمیدونی وقتی تو بغلت میگیری و بهش شیر میدی چه حس خوبی بهت دست میده
نمیدونی وقتی برات میخنده چقدر ذوق میکنی ، باورت میشه با وجودش خدارو لمس میکنم؟
بهش گفتم میدونم ندا
یکدفعه صداشو بلند کردو گفت : رومینا رومینا کاش بودی الان میدیدش داره خمیازه میکشه قربونش بشم
دیگه بغض گلومو گرفت نمیدونم به خاطر حس عجیب مادر شدن بود یا چیز دیگه
بهش حسودیم شد رها
خیلی خیلی خیلی حسودیم شد
اون الان داره حسی رو تجربه میکنه که شاید من چندین سال بعد تجربه کنم
یا شاید هیچ وقت تجربه نکنم
نمیدونم
دلم خیلی پره
دلم میخواد با یکی حرف بزنم
ولی کسی کنارم نیست
رها یک روز که بزرگ بشی و اینارو بخونی نمیدونم من اون لحظه به کجا رسیدم
نمیدونم چند سالم شده
نمیدونم سرنوشت برام چی نوشته
نمیدونم رها
از این ندونستنام میترسم
میترسم که همه چیز طبق میلم نباشه
ولی قول میدم همیشه یارو همراهت باشم
قول میدم همیشه گوش شنوایی واسه حرفات باشم
شونه ای واسه تکیه دادنت
و دلی واسه نگرانی هات
بگذریم بهترینم
رها الان بابا و مامانت on شدن و داریم باهاشون صحبت میکنیم
دلم برای صدای بابات تنگ شده بود
عاشق بابا مهردادتم
اینو میدونستی ؟
با تمام وجود بهش افتخار میکنم
روزی هزار بار خدارو شکر میکنم واسه وجود بابات
همیشه مثل یک کوه پشت خواهرو برادراش بوده
هیچ وقت و در هیچ شرایطی پشتمون خالی نکرده
میخوام وقتی بزرگ میشی یک مردی مثل بابات بشی
یا اگر دختر بودی یک زن نازنینی مثل مامان آرزوت که تو دنیا تکه
مامانت یک فرشته است رها
یک فرشته ی مهربون که تو دنیا نمونه نداره
و خوش به حال تو که بهترین بابا و مامان دنیارو خواهی داشت
دوستت دارم رها
بوس مهربونم
