Mehrsam

مهرسام برایت مینویسم تا شاید روزی بخوانی

Mehrsam

مهرسام برایت مینویسم تا شاید روزی بخوانی

I write to raha 2

رهایم

حالا که صحبت از توست

همه با هم تصمیم گرفتیم توی یک خونه زندگی کنیم

یعنی مامانو بابای تو با ما بیان زندگی کنن


اخه هممون باید به قول هایی که دادیم عمل کنیم


 من به مامانو بابات قول دادم :


1- تا وقتی بچه دار نشن  ازدواج نمیکنم

2- وقتی رها به دنیا اومد خودم همه کاراشو میکنم

(از عوض کردن پوشکت گرفته تا خوابوندنتو غذا دادنو بازی کردن باهات)

3- هر وقت خدایی نکرده مریض شدی خودم تا صبح بالای سرت پرستاری میکنم

4- یاد دادن آموزش های لازم رها با من

5- بردن به پارک و انجام تفریحات سالمت با من

6- خرید تمام اسباب بازی هات با من

7- مراقبت تمامو کامل از تو بامن


اگر از هم جدا باشیم که نمیتونم به قولایی که دادم عمل کنم قربونت بشم



پس قراره این خونه ای که توشیمو بفروشیمو بریم دنبال خونه ای که دوبرابر این باشه

دنبال یک خونه ی 5 یا 6 خوابه هستیم

که یک خوابش مال تو کوچولوست فدات بشم


بزار خونه ی جدیدو بگیریم


ببین چه اتاقی برات بچینم نفسم 



عاشقتم رها

تروخدا زودی بیا

نظرات 2 + ارسال نظر
مامان آرزو و بابا مهردادی دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:28 ب.ظ

سلام رها جون
نمی دونی چقدر همه ذوق زده و خوشحالند که تو می خوای بیای. رومینا جونت عمو میلادت مامانی و باباییت لحظه شماری می کنند تا تو پاکترین فرشته خدا زودتر قدمهای کوچولوت رو تو این دنیای قشنگ بزاری

رها ببین چقدر بابا و مامانت دوست دارن

زودی بیا دیگه قربونت بشم


من تورو میخوام

من رها میخوام


عاشقتم نفسم

asiye دوشنبه 28 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:31 ب.ظ http://www.paaradox.blogfa.com

سلام رها کوچولو منم کلی خوشحال میشم تو زودتر بیای
تا عمه رومینات خوشحا بشه اگه بدونی چه عمه ی ناز و مهربونی داری زودترمیاییییییی

میسی خاله آسیه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد